خوش باش
..
..
..
..
..
..
بقیه تو ادامه مطلب
ادامه مطلب
..
..
..
..
..
..
بقیه تو ادامه مطلب
..
..
..
هیی روزگار بقیشو تو ادامه ببین
آیا می دانستید اسم فارسی تلویزیون دورنشان می باشد
*
*
آیا می دانستید فلاند بهترین آب آشامیدنی
و هندوستان بدترین آب آشامیدنی را در دنیا داراست
*
*
آیا می دانستید مار ناشنواست
و محیط اطراف خود را با ارتعاشاتی که از زمین می گیرد احساس می کند
*
*آیا می دانستید کشور شیلی خشک ترین آب و هواى دنیا را دارد
مورد داشتیم از دختره پرسیدن خب عروس خانم مهریه تون رو چند تا پیش نهاد میکنید؟فرموده 1370 تا کلیپس طلا!
عروس خانم
آقا داماد
کلیپس
ﺑﻪ پسره ﻣﯿﮕﻢ ﮐﯿﻒ ﭘﻮﻟﺖ ﭼﻪ ﻗﺪﺭ ﻗﺸﻨﮕﻪ
ﻣﯿﮕﻪ ﭼﺮﻡ ﻣﺸﻬﺪﻩ !!!!!!!! ،ﻋﻤﻮﻡ ﺍﺯ آﻟﻤﺎﻥ آﻭﺭﺩﻩ!!!!!
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺍﮔﻪ ﺭﺍﻩ ﺩﺍﺭﻩ ﺍﯾﻨﻮ ﺗﻮ ﺍﻭﻟﻮﯾﺖ ﺑﺰﺍر
من واقعا نمیدونم چه سریه که وقتی یکی خوابه و من میخوام بیدار نشه علاوه بر به صدا در اومدن تک تک اعضای بدنم خیلیم دستو پا چلفتی میشم………
مورد داشتیم به خاطر همین قضیه خانواده خواب ظهرو ترک کردن تازه شبام تا من نخوابم نمیخوابن.
موردداشتیم دختره توچت با یه پسره اشناشده میگه:برام مهم نیست که اس وپاس وبیکاره و
دانشگام نرفته فقط قیافش برام مهمه چون خیلی خوشگله.
بعدیه مدت معلوم شده که عکس خودش نبوده!!!
میگه:قیافش که اصلامهم نیست مهم اخلاقشه که عالیه!!!!!
من چی بگم؟
خدایاخودت ایناروسرعقل بیار
مورد داشتیم دختره تو گوگل سرچ کرده
.
.
.
.
راه های ورود به برنامه تلویزیونیه ماه عسل :-|
آقا امشب برنامه خندوانه (شبکه نسیم) رامبد جوان گفت کی شوهر داره اینجا؟
دختره (3 سالش بود ) تا دید مامانش دستشو برده بالا اونم دستشو برد.
یعنی من داشتم کف زمینو گاز میزدم از خنده
من فدای ریــز ریـز جــسم تــــو
درد ملت را دوایـــی پـــول جــــان
تورئیس هر کجــایی پول جــــان
با تـــو آدمها عجب خـــــر میشوند
پارسایـــان دزد ماهر می شونــد
ظلم بـر بیـچــاره ومسکیــن کننـــد
هر غلــط از کینه و از کیــن کنند
گوئیا که نــــه خــدایی هست ونـــه
چاه دنیـا را سر انجــامی و تـــه
راستی اسمـــت دهــــان پر میــکند
هر کسی را او زبــان برمیـــکند
پیر مـــرد شصت سالـــــه یا جوان
دختــران مــاه روی و هم زنــان
پیش تــــو انهــــا همه کـــم آورنـد
نازهــــا بهرت به منت می خرند
بازگو جیــــب مـــــن مسکین چــــرا
گشته خــالی از تو ای پول وپلا
نکنـــد که جــیب من بـــو می دهــد
کز نبود تو هیا هـــو می دهــد
البتــه چــرک کـف دستی تو پـــــول
پول جان فرما دعایم را قبـــول
من کثیـــف و چــرک آلوده شـــــوم
از تو مشکی گردم و دوده شوم
عزتــم آنگــه فــــــراوان می شـود
زنــدگی ام به چه اسان می شود
مسجد و میخــانه هر دوجـای مـــن
زاهـــد و ساقی به پیش پای من
میکنم لعنـــت به شیـــطان ای خــدا
من نخواهم ظلـم بر خلـــق تــو را
پول اگرچــه نــاز و نعمت می دهــد
آدمیـت را نـه ثـــروت می دهـــد
جان به تن داده شرف سیروس جان
نـــی لباس و تیــپ های انچنـــان
«پژو» یکروز طعنه زد به «پراید»
که تو مسکین چقدر یابویی!
با چنین شکل ضایعی بالله
بیجهت توی برزن و کویی
رنگ لیمویی مرا بنگر
ای که تیره، شبیه هندویی
من تمیزم ولی تو ماه به ماه
مطلقاً دست و رو نمیشویی
بچه میترسد؛ آنطرفتر رو!
که به هیئت شبیه لولویی
من نه خودرو،گُلم، سَمنبویم
تو نه خودرو، گیاه خودرویی!
من به پاریس بودهام چندی
زیر پای «چهاردهم لویی»(!)
روی «باسکول» بیا،بپر،بینم!
رویهمرفته چند کیلویی؟!
در تو آهن به کار رفته ولی
نازکی عین برگ کاهویی!
صاحبت با تو گر به جایی خورد
سهم الارث ورثّهی اویی!
از «پژو» چون چنین شنید «پراید»
گفت:ای دوست!چرت میگویی
بنده گیرم به قول تو یابو،
تو گمان کردهای که آهویی؟!
«خویشتن، بی سبب بزرگ مکن
تو هم از ساکنان این کویی!»
انتقادی اگر ز من داری
مطرحش کن،ولی به نیکویی
زیر این آسمان مینایی
ای خوشا فکر و ذکر مینویی
برو خود را بسوز و راحت کن
بیعلاج است آتشینخویی
بخت باید تو را نه آپشن و تیپ
ای که در بند چشم و ابرویی
بخت ماشین اگر سپید بُوَد
خواه بژ باش، خواه لیمویی!
ارج و قربم کنون ز تو بیش است
زانجهت در پی هیاهویی
خوار بودم ولی عزیز شدم
کرد دوران ز بنده دلجویی
قیمت من کنون رسیده به بیست
این منم من، «پراید» جادویی!
توی بنگاه پیش هم بودیم
غرّه بودی به خوش بر و رویی
بنده رفتم فروش و یکماه است
توی دپرس،هنوز آن تویی
هیتلر و ناپلون
هیتلر به ناپلون میگه : ما برای شرف می جنگیم ، ولی شما برای پول می جنگید
ناپلون جواب می ده هر کسی برای آنچه ندارد مبارزه میکند !!!
مسابقه ی بیست سوالی
شرکت کننده : ( تو جیب جا می شود ؟ )
مجری : ( بله ، ولی اگر بگذاری تو جیب جیبت ماستی میشود ! )
درست صحبت کردن
دو تا دیوونه تصمیم می گیرند درست صحبت کنن :
اولی میگه : پاشو
دومی می گه : نمی پاشم
اولی می گه : نمی پاشم غلطه هستش ، بگو : پاشیده نمی شم !
لکنت زبان
حیف نون لکنت زبان داشته ، بهش می گن : همیشه زبونت می گیره ؟ میگه : نه ، فقط وقتی حرف می زنم !
چوپان دروغگو
از چوپان دروغگو بعد از مردن می پرسن : اسمت چیه ؟ می گه : دهقان فداکار !
زاغک هوشیار
روزی روباهی میرود پیش کلاغی و می گوید : ( به به ، عجب دمی ، عجب پایی ! )
کلاغ با خونسردی می گوید : ( کجای کاری بابا ! من خودم دوم راهنمایی ام )
معتاد
به معتادی گفتن با 45 ، 46 ، 47 و 48 جمله بساز . گفت : چلا پنجه می کشی ؟ چلا شیشه می شکنی ؟ چلا هف نمی زنی ؟ چلا هشتی ناراحت ؟
..
..
..
بقیه تو ادامه
تو این زندگی نصف عمرمون به فکر کردن راجع به یکی دیگه گذشت.نصف دیگشم برای پیدا کردن سر چسب نواری!!!
مخالفی؟قبول نداری آیا؟؟؟
*
*
*به یارو میگن امتحان رانندگی قبول شدی ؟
میگه معلوم نیست ماشینو زدم تو دیوار ، سروان رفته تو کما
منتظرم برگرده ببینم چی میشه !
*
*
*خاطرات تلخ آزارم ميدادند...
آنها را به شركت glx سپردم...
به راحتي از ذهنم بيرون آمدند و راحت شدم !!!!
*
*
*یکی از فانتزیام اینه که دارم با یه پراید هاچ بک گوجه ای از افق میام خونه و دستم تو دماغمه و بینیمو در میارم گیلی گیلی میکنم و میندازمش تو خیابون بعد یهو گوشیم زنگ میخوره منم تبلت جدید اپلمو از تو جیب شلوار کردیم که 1600 تا پیلیسه داره در میارم و میگم بنال :))
بعد اون یارو میگه بهتره خودتو از این بازی بکشی بیرون :))
میگم کدوم بازی کککصصصاااااااافططط :))
میگه همون بازی کثیف :))
بعد من متوجه میشم وارد یه بازی کثیف شدم و سریع گوشیمو قط میکنم و میرم تو یه حموم عمومی خوب خودمو میشورم که از این بازی کثیف بیام بیرون:)))))
بعد دوباره یارو زنگ میزنه ازم تشکر میکنه و میگه ولی خداییش گوشیت خیلی زاقارته بهتره یه گوشی جی ال ایکس بگیری بعد من یه نگاه عاقل اندر سفیه بهش میکنم و میگم داداش شلوار کردی مال همچین موقعیتاییه دیگه :))
خداییش اون صبر و حوصلتون تو حلقم ینی بازم میخواین ادامه بدم....:))
*
*
*ﺍﻣﺮﻭﺯ ﮐﻪ ﺳﻮﺍﺭ ﭘﺮﺍﯾﺪﻡ ﺑﻮﺩﻡ
ﭘﺸﺖ ﭼﺮﺍﻍ ﻗﺮﻣﺰ ﮐﻪ ﻭﺍﯾﺴﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ
ﺑﻐﻠﻢ ﯾﻪ”BMV X3″ ﻭﺍﯾﺴﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ
.
.
.
ﺩﯾﺪﻡ ﺭﺍﻧﻨﺪﺵ ﺩﺍﺭﻩ ﺑﺎ ﺑﻐﺾ ﻭ ﺣﺴﺮﺕ ﺑﻪ
ﻣﺎﺷﯿﻨﻢ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯿﮑﻨﻪ
ﻣﻨﻢ ﺑﺎ ﯾﻪ ﻧﯿﻢ ﻧﮕﺎﻩ ﺗﺤﻘﯿﺮ ﺁﻣﯿﺰ ﻭ ﭘﻮﺯﺧﻨﺪ
ﻋﯿﻨﮏ ﺩﻭﺩﯾﻤﻮ ﻭﺭﺩﺍﺷﺘﻤﻮ ﺷﯿﺸﻤﻮ ﺩﺍﺩﻡ ﺑﺎﻻ،
ﭼﺮﺍﻍ ﮐﻪ ﺳﺒﺰ ﺷﺪ ﻭ ﺍﻭﻥ ﺩﺍﺷﺖ ﺑﻬﻢ ﻧﮕﺎﻩ
ﻣﯿﮑﺮﺩ ﺑﺎ ۲۰۰ ﺗﺎ ﺳﺮﻋﺖ ﺭﻓﺘﻢ ﺗﻮ ﺍﻓﻖ ﻭ…
*
*
*
سکوتم از رضایت نیست
.
.
.
.
اینترنتم هى قطع میشه :|
بقیه در ادامه مطلب
طنز آهنگ آرمین
( با ریتم آرمین بخون )
…
اﺳﺘﺎﺩ ﺻﺪﺍﻣﻮ ﺩﺍﺭﯼ ؟
ﺑﻪ ﺍﺣﺘﺮﺍﻣﺖ ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ ﺣﺘﯽ ، ﻣﻦ . . .
ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ ﺑﻪ ﻋﻤﺖ ﮐﺎﺭﯼ !
بقیه ی شعر در ادامه ی مطلب
بقیه ی تصاویر در ادامه ی مطلب
ﺧﺒﺮ ﻓﻮﺭﯼ ﺍﺯ ﭼﯿﻦ
卂妝十夾太乗乗¥乗醂煅排埔泄覯狿母 墄嫺媯覛
毎廿 卄廾丸毋忒娉溈毋牀姆才 媯覛毎廿 卄廾丸
毋忒娉溈毋牀姆才 媯覛毎廿 卂妝十夾太乗䅈乗 ¥
ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺩﺍﺩﻣﻮﻥ ﺑﺮﺳﻪ ایشالا ﺷﺎﯾﻌﻪ ﺑﺎﺷﻪ
بقیه در ادامه
طرف سحری میخوره میگیره میخوابه تا 6 غروب
اون 2-3 ساعت تا افطارم دراز کشیده چرت میزنه !
بعد اومده استاتوس گذاشته :
احساس نزدیکی به خدا می کنم وقتی روزه دار هستم!!
خو لامصب تو میری تو کما بس که میخوابی
معلومه که روحت تو کائنات ول میچرخه
..
..
..
گمونم اسب سفید شاهزاده منو کشتن باش سوسیس درست کردن:|
.
.
.
.
.
.
.
.
وگرنه امکـــــان نداشت اینقد دیر کنه کصصصصافط :|
..
..
..
ﭘﺪﺭ ﻣﺴﻦ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺩﺧﺘﺮﺵ ﺩﺭ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﮐﻪ
ﮐﻨﺎﺭ ﺍﻧﻬﺎ ﯾﮏ ﺯﻭﺝ ﺟﻮﺍﻥ ﺑﻮﺩ . ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﮐﻪ ﺣﺮﮐﺖ ﮐﺮﺩ
ﺩﺧﺘﺮ 25 ﺳﺎﻟﻪ ﺭﻭ ﺑﻪ ﭘﺪﺭﺵ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﺑﺒﯿﻦ ﭘﺪﺭ ﺩﺭﺧﺖ
ﻫﺎ ﺑﺎ ﻣﺎ ﺣﺮﮐﺖ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ!
ﺯﻭﺝ ﺟﻮﺍﻥ ﮐﻨﺠﮑﺎﻭ ﺷﺪﻧﺪ ﮐﻪ ﺟﻮﺍﻥ ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻨﻄﻮﺭﯾﻪ . ﺑﻌﺪ
ﺍﺯ ﻣﺪﺗﯽ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺩﺧﺘﺮ ﺭﻭ ﺑﻪ ﭘﺪﺭﺵ ﮐﺮﺩﻭ ﮔﻔﺖ : ﭘﺪﺭ ﺧﺎﻧﻪ
ﻫﺎﻫﻢ ﺑﺎ ﻣﺎ ﺣﺮﮐﺖ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ !
ﺯﻭﺝ ﺟﻮﺍﻥ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﮐﻨﺠﮑﺎﻭ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺩﺳﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ
ﺍﺯ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺑﺮﺩ ﻭ ﻗﻄﺮﻩ ﺍﯼ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺭﻭ ﺩﺳﺘﺶ ﭼﮑﯿﺪ .
ﺑﻌﺪ ﺭﻭ ﺑﻪ ﭘﺪﺭﺵ ﮐﺮﺩﻭ ﮔﻔﺖ : ﭘﺪﺭ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺭﻭﯼ ﺩﺳﺖ ﻣﻦ
ﭼﮑﯿﺪ ﻭ ﭘﺪﺭ ﻟﺒﺨﻨﺪﯼ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺯﺩ!
ﺯﻭﺝ ﺟﻮﺍﻥ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﻃﺎﻗﺖ ﻧﺪﺍﺷﺘﻨﺪ ﺭﻭ ﺑﻪ ﭘﺪﺭ ﮐﺮﺩﻧﺪﻭ
ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﺍﯾﺎ ﺩﺧﺘﺮ ﺷﻤﺎ ﺗﺎﺯﻩ ﺑﯿﻨﺎﯾﯽ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺪﺳﺖ
ﺍﻭﺭﺩﻩ ؟؟؟
ﭘﺪﺭ ﮔﻔﺖ ﻧﻪ ﺍﻭﻥ ﻣﺎﻝ ﺩﺍﺳﺘﺎﻧﺎﺱ! !! ﺩﺧﺘﺮ ﻣﻦ ﻭﺍﻗﻌﺎ
ﺍﺳﮑﻮﻟﻪ
..
..
..
بقیه تو ادامه
ﺑﺎﺑﺎ : ﻣﻨﻮ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻯ ﻳﺎ ﻣﺎﻣﺎنُ ؟
ﺑﭽﻪ : ﻫﺮ ﺩﻭ ﺗﺎﺗﻮنُ !
ﺑﺎﺑﺎ : ﺍﮔﻪ ﻣﻦ ﺑﺮﻡ ﺁﻣﺮﻳﻜﺎ ﻣﺎﻣﺎﻥ ﺑﺮﻩ ﻓﺮﺍﻧﺴﻪ ﺗﻮ ﻛﺠﺎ ﻣﻴﺮﻯ ؟
ﺑﭽﻪ : ﻓﺮﺍﻧﺴﻪ !
ﺑﺎﺑﺎ : ﺧﻮﺏ ﺍﻳﻦ ﻳﻨﻰ ﺗﻮ ﻣﺎﻣﺎﻧﻮ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻯ ﺩﻳﮕﻪ ؟!
ﺑﭽﻪ : ﻧﻪ ﻣﻦ ﻓﺮﺍﻧﺴﻪ ﺭﻭ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ !
ﺑﺎﺑﺎ : ﺍﮔﻪ ﻣﻦ ﺑﺮﻡ ﻓﺮﺍﻧﺴﻪ ﻣﺎﻣﺎﻥ ﺑﺮﻩ ﺁﻣﺮﻳﻜﺎ ﺗﻮ ﻛﺠﺎ ﻣﻴﺮﻯ ؟
ﺑﭽﻪ : ﺁﻣﺮﻳﻜﺎ
ﺑﺎﺑﺎ : ﭼﺮاﺍ ؟
ﺑﭽﻪ : ﭼﻮﻥ ﻗﺒﻼً ﻓﺮﺍﻧﺴﻪ ﺑﻮﺩﻡ
..
..
..
زیاد نیست ولی ارزش دیدن رو داره پس برو ادامه
..
..
..
بقیه رو از دست نده تو ادامه
بقیه در ادامه
همش تو ادامه مطلبه نری تو ضرر کردی
چوپان دروغ گو توبه کرد او روزی سه بار پیاده به زیارت میرود حتی
تمام گوسفندانش را قربانی کرد و گوشتش را به فقرا بخشید...
این مطلب،تیتر صفحه ی اول یکی از روزنامه ها بود.این روزنامه به
علت نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی توقیف شد
..
..
..
توی دهی به نام ده شلمرود نوجوانی به نام حسنی زندگی میکرد
که تمام برو بچه های محله از جمله فلفلی،قلقلی و حتی مرغ
زرد کاکلی حسنی نگو یه دسته گل صدایش میزدند اما خود
خود حسنی دیگر اصلا دلش نمیخواست که بچه مثبت
باشد و از اینکه دوستانش او را یه دسته گل صدا میزدند
بسیار ناراضی بود چون فکر میکرد که دسته گل
بودن دیگر خیلی وقت است که از مد رفته برای همین
تصمیم گرفت برای تنوع هم که شده کمی به گذشته
کثیفش برگردد او برای رسیدن به این هدف شوم
خود در ابتدا کلی ژل و تافت و کتیرا و واکس و چسب مو
خرید و بعد با کلی دستگاه دیجیتالی مدرن و پست مدرن
مو درست کن که حتی اسمش را هم نمیتوانست
تلفظ کند موهایش را به سبک موهای فشن های
خیلی خیلی خفن توی فیلم های خیلی خیلی اکشن
درست کرد پوستش را برنزه کرد دماغ گنده اش را زیر
تیغ جراحی برد و صاحب یک بینی خیلی خیلی سر بالا
و اِوا خاک عالم شد! دور دستش کلی دستبند و النگو
بست و روی دستانش را با جمله "بی تو سردمه" خالکوبی
کرد به ناخن هایش تا حد ممکن اجازه رشد داد یک
تی شرت بدن نما و یک شلوار پاره پوره هم پوشید و
کلهم یک ادم دیگر شد ادمی که دیگر هرچه قدر هم
بهش میگفتند< موی سیاه، روی کثیف واه واه واه....>
ککش هم نمیگزید و اتفاقا خیلی هم ذوق میکرد مدتی
گذشت تا اینکه دیگر همه ی بربچه های محل از جمله
فلفلی ،قلقلی و حتی مرغ زرد کاکلی حسنی را حسن
گیتور صدا میزدند حسنی، ببخشید حسن گیتور آنقدر به
درستی اعتقاداتش پا فشاری کرد که فلفلی قلقلی و
حتی مرغ زرد کاکلی از او الگو گرفتند و خودشان را شبیه به او
کردند و حتی نام های خود را به ترتیب به نام های دیجی فلفل
دیجی قلقل و دیجی مرغ زرد کاکلی تغییر دادند سپس تصمیم گرفتند
که به ان ور اب بروند و یک گروه موسیقی توپ راه بیندازند سال ها
گذشت تا اینکه ارزوی هنری ان ها براورده شد و دیگر
نه تنها تمامی اهالی ده شلمرود بلکه تمام مردم هنر دوست
ایران عاشق اثار گروه حسن گیتور نگو یه دسته خل شده بودند
تا جایی که مدام از خانه ها و ماشین هایشان صدای فالش آن ها
به گوش میرسید
..
..
..
بقیه تو ادامه
آقا یبار تو بچگی سرماخورده بودم بابام میخواست ببرتم آمپول بزنم ، خودمو زده بودم به خواب! بابام صدام زد جواب ندادم گفت میلاد جان ، بابایی اگه خوابی دستتو بلندکن منم عین مشنگا دستمو بلند کردم! یه لگد زد گفت پاشو توله سگ! نمیدونم از کجا فهمید من بیدارم!
دختره استاتوس گذاشته: خلقت پسرا اصلاً شوخیه جالبی نبود...!
پسره اومده کامنت گذاشته: ولی خـلـقـت دخـتـرا خیلی باحال بود،
مردیم از خنده ))
بابام رفته بود مسافرت منم نصف شب رفتم کولر و روشن کردم...
کولر سوخت . . .
(کلید اسرار - این قسمت : کولرِ وفادار)
ﻳﻜﻲ ﺑﮕﻪ ﺳﻮﺭﻳﻪ ﭼﻨﺪ ﻛﻴﻠﻮﻣﺘﺮﻩ ؟
.
.
.
.
ﺩﻭﺳﺎﻟﻪ ﻧﻴﺮﻭﻫﺎﻱ ﺑﺸﺎﺭ ﺍﺳﺪ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﭘﻴﺶ ﺭﻭﻱ
ﻣﻴﻜﻨﻦ ،
ﻫﻨﻮﺯ ﺑﻪ ﺁﺧﺮﺵ ﻧﺮﺳﻴﺪﻥ
وقتی یه زن نظر شما رو میپرسه ،
در واقع نمیخواد نظرتوون رو بدونه فقط میخواد نظر خودش رو با یه صدای مردوونه هم بشنونه ))
لیست فیلمهای سینمایی ایام نوروز اعلام شد:
او یک پراید سوار بود
بوی خوب پسته
بابا با گوشت گُریخت
رویای سفر در عید
جدال مهمانان بر سر آجیل
بخاطر 500 تومان عیدیه بیشتر
گریز از میزبانی
مرغ 1000 چهره
آقا خروسه ضمن اظهار خوشنودی از افزایش قیمت مرغ ادامه داد،
خیلی خوشحالیم که به بالاخره
نوامیس عریان ما از پشت ویترن ها جمع آوری شد !
..
..
..
بقیه تو ادامه اگه چیزی ندیدی حتما خری
..
..
..
بقیه تو ادامه
..
..
..
بقیه تو ادامه
..
..
..
بقیه تو ادامه مطلب به سودت هست که بری
در اداااااااااااااامه
دوووووووووووووووووووووووووووووووووووووستان عزیز جونمو در اوردین اگه میخواین تبادل لینک کنین از بخش تبادل لینک هوشمند استفاده کنین
..
..
..
..
با تشکررررررررررررر مدیریت خنده دونی
هههه
..
..
..
بقیه تو ادامه
اعتراف میکنم بچه که بودم والیبال نگاه میکردم،فکر میکردم این بازیکن لیبرو که لباسش با بقیه فرق میکرد جاسوس تیم حریف بود! جاسوس به این تابلویی؟!!
از وقتی درستشو فهمیدم ۳۰کیلو کم کردم! .
بقیه در ادامه
چوپانی مشغول چراندن گله گوسفندان خود در یک مرغزار دورافتاده بود
ناگهان سروکله ی یک اتومبیل جدید کروکی از میان گرد و غبار جادههای خاکی پیدا میشود
بقیه ی داستان در ادامه
بقیه در ادامه
بقیه ی عکس ها در ادامه ی مطلب
بقیه تو ادامه
عاغا اومدم يه چيز بگم بهتون...
جون من يه ذره فكر كنين وقتي اسم ميذارين واسه بچتون...
من امروز پيش يكي گفتم گور باباي دنيا بعد فهميدم اسم بچش دنياس... :/
اينا چه اسمي ان آخه؟؟؟ خب يه كم دقت كنين توروخدا...
اصن خودتون قضاوت كنين...
فك كنين اينا اسم بچه شما باشه پايينشونم حرفايي كه ممكنه بشنوين!!
داشتم با کامپیوتر کار میکردم یهو یکی از تو مانیتور دراومد و گفت: امروز اول فوریه س، ماهیانه ی ما رو بده. مسئول سطل آشغالی ویندوز بود!!!
÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷
خب دیگه برو تو ادامه مطلب
الهی قربونت برم امروز چقد خوشگل شدی
.
خب دیگه بهتره از جلوی آیینه برم کنار
..
بقیه تو ادامه مطلب
يه روز 2 تا لاک پشت ميرن سفر و با خودشون چند تا نوشابه هم ورمي دارن تا وقتي رسيدن بخورن.
یه سال طول مي کشه تا برسن....
بقیه ی داستان در ادامه ی مطلب
ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﺭﻭﺍﯾﺘﯽ ﺧﻮﻧﺪﻡ ﺣﯿﻔﻢ ﺍﻭﻣﺪ ﺷﻤﺎ ﺭﻭ ﺑﯽ ﻧﺼﯿﺐ ﺑﺬﺍﺭﻡ
.
.
ﻫﺮﮐﺲ ﮐﻪ ﭘﺎﻧﺰﺩﻩ ﺭﻭﺯ ﺍﻭﻝ ﻭ ﭘﺎﻧﺰﺩﻩ ﺭﻭﺯ ﺁﺧﺮ ﺍﺯ
ﻣﺎﻩ ﺭﻣﻀﺎﻥ ﺭﺍ ﺭﻭﺯﻩ ﺩﺍﺭ ﺑﺎﺷﺪ ﮔﻮﯾﯽ ﮐﻞ ﻣﺎﻩ ﺭﺍ
ﺭﻭﺯﻩ
ﺩﺍﺭ ﺑﻮﺩﻩ
ﻭﻣﻦ ﺍﻟﻠﻪ ﺗﻮﻓﯿﻖ ... ﺍﻟﺘﻤﺎﺱ ﺩﻋﺎ
و برین ادامه